شعر شهید شیرعلی سلطانی در وصف امام زمان (عج)

تا شهدا؛ شهید «شیرعلی سلطانی» سال ۱۳۲۷ هجری شمسی در خانواده‌ای متدین در محله «کوشک قوامی» شیراز دیده به جهان گشود.

این ذاکر اهل‌بیت خود را برای شهادت آماده کرده و قبری نیز به‌اندازه بدون سر در گوشه‌ای از کتابخانه مسجدی که خود بنیان‌گذار آن بود حفر کرده بود.

وی در عملیات «فتح‌المبین» به شهادت رسید و پیکر بی‌سرش در مقبره تهیه‌شده توسط خودش خاکسپاری شد.

از شهید سلطانی اشعار بسیاری برجای‌ مانده است و امروز شعری در مدح امام عصر (عج) را از دیوان «حق و باطل» آن شهید والامقام را برای شما انتخاب کرده‌ایم.

کیست مهدی بزم ایمان را سراج

کیست مهدی سوق تقوا را رواج

کیست مهدی درد دلها را طبیب

کیست مهدی زخم جان‌ها را علاج

یوسف خورشید رویی کز جمال

دم بدم می‌گیرد از خورشید باج

آن طبیبی کو نگردد تا عیان

درد گمراهی نمی‌یابد علاج

قهرمانی کو قبای مرگ را

در بر ظالم کند با تیغ لاج

گر زجاج ظلم پر گردیده است

می‌شود بشکسته روزی این زجاج

از نسیم گلشن حُسن وی است

می‌رسد بر دل شمیم ابتهاج

عاقبت اصلاح می‌گردد جهان

چون به‌مصلح دارد عالم احتیاج

در کف او از شجاعت هست تیغ

بر سر او از عدالت هست تاج

ای که حق را اندر عالم منکری

دست‌بردار از عناد و از لجاج

حق درخشانست هم چون آفتاب

احتیاجی نیست بهر احتجاج

آن‌که دارد چشم حق‌بین در جهان

حق و باطل نیستی مخفی بر آن