نبرد تن با گلوله تانک و خمپاره
سی سال پیش در چنین شبی یکی از سخت ترین عملیاتهای دفاع مقدس آغاز شد. عجب شبی بود آن شب! چه دلهره آور بود نبرد با تیر مستقیم تانک و دوشکا و خمپاره ۶۰ که هر سانتیمتر زمین را ده ها بار شخم می زد.
تا شهدا؛ جانباز فیروز احمدی، از دیده بان های لشگر 10 سید الشهدا در متن کوتاهی درباره عملیات کربلای 5 نوشت:
سی سال پیش در چنسن شبی یکی از سخت ترین عملیاتهای دفاع مقدس آغاز شد. عجب شبی بود آن شب! چه دلهره آور بود نبرد با تیر مستقیم تانک و دوشکا و خمپاره ۶۰ که هر سانتیمتر زمین را ده ها بار شخم می زد

چه تکه های بزرگی از بدن همچون دست و پا و سر نفر جلویی بر صورت و تنت می خورد و باز رو به جلو حرکت می کردی. افسانه و قصه و خواب نبود. رستم و زال و کاوه و آرش نبود. جوان هفده ساله بود و ایمان و غیرت و شجاعت و چه سلحشوران بزرگی آن شب و شب های بعد عروج کردند. امروز هم بعد از سی سال دو کلمه از سلول سلول بچه های جنگ جدا نمی شود، کربلای ۵ و شلمچه...
شادی روحشان صلوات...
ثبت دیدگاه