روایت حادثه تلخ عملیات نصر

به گزارش تا شهدا؛ صالحی در مراسم گرامی‌داشت ۱۶ دی روز شهدای دانشجو که امروز (پنج شنبه، ۱۶دی) در یادمان شهدای هویزه برگزار شد، با بیان اینکه اکنون 36 سال از آن ماجرا می‌گذرد، اظهار کرد: حدود سه ماه و 15 روز از جنگ تحمیلی می‌گذشت که این حادثه غمبار و غروب غم‌انگیز امروز رقم خورد. از خروجی‌های اهواز به سمت جاده حمیدیه، کانال سلمان، جاده خرمشهر و پادگان شهید حبیب‌الهی که عبور می‌کنید فضای این منطقه دل‌ها را با خود می‌برد. برای من  از همان روزهای اول تا به امروز هر بار که از این منطقه عبور میکنمق، آیه مقدس «انک بالواد المقدس طوی»، تداعی می‌شود که خداوند به حضرت موسی خطاب می‌کند به سرزمین مقدسی وارد شده‌ای، پس کفش‌هایت را درآور.

وی با بیان اینکه خضوع و تواضع دل‌ها را برای پذیرش آنچه خداوند مقدر کرده است آماده‌تر می‌کند، گفت: داشتن خضوع از آداب دریافت پیام‌های بزرگ است. در آن زمان که حدود سه ماه و 14،‌15 روز از جنگ می‌گذشت و ارتش غیور ما طی دو، سه عملیات در غرب دزفول، غرب کارون و نزدیک فارسیات نتوانسته بود توفیقاتی حاصل کند، این موارد مانع از آن نشد که مردم و پاسداران دست از مقاومت بردارند.

این رزمنده دوران دفاع مقدس تصریح کرد: دلاورمردان ارتش مسئولان مستقیم مواجه با تجاوز دشمن بودند. پاسداران بسیجی در چنین روزی در این نقطه زیر شدیدترین آتش که تا پایان جنگ می‌توانست در یک روز اتفاق بیافتد، قرار داشتند. صبح روز 16 دی تا ساعت 4، ‌5 بعدازظهر بیش از 300 دستگاه تانک از جبهه خودی توسط دشمن زده شد و علیرغم سرمای شدید این منطقه حجم آتش بود.

صالحی ادامه داد:  من معتقدم که اگر کسی راوی می‌شود باید نخست امانت‌دار و دوم آگاه باشد. آنچه در ذکر مصائب اهل بیت(ع) و مداحی‌ها با آن مواجه هستیم که بسیاری از آن درست و بعضی نیز غلو است و دچار تحریف می‌شود، موجب زدگی  خواهد شد.

وی با بیان اینکه به تعبیر اکثر فرماندهان بزرگ جنگ، روز 15 دی سال 59 عملیات آفندی بسیار موفقی انجام دادیم، گفت: تیپ‌های یک و سه لشکر ۱۶ قزوین از جنوب و شرق هویزه به این منطقه پیوستند و توانستیم ظرف چهار ساعت تیپ 43 مکانیزه ارتش عراق را از پای درآوریم.

این همرزم شهید علم‌الهدی تصریح کرد: قرار بر این بود که در مراحل بعد از آن وارد جبهه، پادگان حمید و سپس خرمشهر و شرق دجله شویم، یعنی آنچه در طرح عملیاتی بیت‌المقدس قرار بود محقق شود در عملیات نصر تعریف شد. در آن چند ماه اول جنگ، سازوکار درستی  نداشتیم، ارتش ما نیز که از زمان رژیم شاه باقی مانده و ارتش مجروحی بود، بسیاری از فرماندهان آن نیز به اردوگاه دشمن پیوسته بودند به همین دلیل دشمن سازمان جنگ ما را بهتر از خودمان می‌دانست.

این رزمنده دوران دفاع مقدس با اشاره به اسارت یکی از افسران، افزود: هنگامی که این رزمنده موجب بازجویی قرار گرفت، برای گمراه کردن دشمن اطلاعات غلطی به آن‌ها‌ داد، و برای مثال می‌گفت گردان ما ۳۰ تانک دارد مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفت و با الفاظ ناشایست و دشنام‌ به او می‌گفتند که ما می‌دانیم چند تانک سالم دارید، چه تعداد باید تعمیر شوند و به قطعه نیاز دارند.تو اطلاعات دروغ می‌دهی! آن‌ها تا این اندازه اطلاعات داشتند.

صالحی ادامه داد: روز پانزدهم ما عملیات آفندی موفقی داشتیم و توانستیم 800 اسیر از دشمن بگیریم. دو تیپ لشکر قزوین نیز در این نقطه به هم رسیدند و دشمن را تارومار کردند اما در همان روز وقتی به این منطقه رسیدیم، مشاهده کردیم که دو تن از افسران جوان ارتش از پشت تیرباران شده و اعدام شده‌اند.

این رزمنده دوران دفاع مقدس اظهار کرد: اینکه فرماندهی کل ارتش به دست شخص نالایقی چون بنی‌صدر قرار داشت که استراتژی دفاع را قبول نداشت، بر کسی پوشیده نیست. بنی‌صدر می‌گفت مانند نیاکانمان دشمن را به داخل سرزمین می‌کشانیم، از پا در می‌آید و خودش می‌گذارد می‌رود.

وی با بیان اینکه بنی‌صدر تحت تأثیر فشار افکار عمومی ناگزیر به انجام چند عملیات شد، گفت: با این وجود عملیاتی که استراتژی، پشتیبانی و عقبه آن مشخص نباشد، نتیجه‌اش هم معلوم است، اما دلاورمردی نیروهای ارتش جدا از فضای حاکم بر فرماندهی جنگ بود.

صالحی خاطرنشان کرد: در روز پانزدهم دی، زمانی که به این منطقه رسیدیم افسران اعدام شده ارتش را با دست بسته در جبهه دشمن دیدیم. این به چه معناست؟ ما زمانی رسیدیم که عراقی‌ها در حال تدارک نهار خود بودند و کوچک‌ترین اطلاعی از عملیات ما نداشتند. اگر این دو افسر مقاومت نمی‌کردند آیا این با عقل جور می‌شود که آن‌ها بیخیال نشسته باشند که ما حمله کرده و دشمن را تارومار کنیم؟

این رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه در ساعت‌های چهار، پنج بعدازظهر همان روز حجم آتش جبهه خودی کم شد، افزود: از طلوع صبح روز 16 دی، به خاطر آنکه نیروهای پیاده دشمن که روبه‌روی ما بود نفوذ نکند، پیشنهاد ارتش این بود که نیروهای پاسدار شهید علم الهدی و سردار کلاه کج در خط وسط، میان نیروهای زرهی دشمن و جبهه خودی حائل شوند. ما اینجا مستقر شدیم. اما آرایش نظامی نداشتیم که این یکی از اشتباهات تاکتیکی ما بود. بنی‌صدر نیز به امام(ره) پیام می‌دهد، امام نیز در پاسخ به او می‌گویند، امیدوارم به زودی خبر نهایی پیروزی رزمندگان را بشنویم.

صالحی افزود: از صبح روز 16 دی، دو طرف شروع به آتش سنگین تانک کردند و تا ظهر همان روز شاید بالغ بر صد تانک و نفربر زرهی در جبهه دشمن زده شد، اما پس از آن دیدیم که آن‌ها آرایش گرفتند. به فرماندهان ارتش که گفتیم، می‌گفتند که در حال فرار هستند، اما ماجرا غیر از این بود. صبح ناگزیر به یک آرایش جزئی شدیم و تانک‌ها برای مقابله آماده شدند. در ساعت 4، 5 بعدازظهر آتش جبهه خودی کاسته شده و گویا دستور عقب‌نشینی هم صادر شده بود، اما به پیاده ها خبری نرسید.

وی تصریح کرد: چندبار نیروهایعراقی جلوی ما سعی به خروج از خاکریزهایشان کردند که جلوی آن‌ها را گرفتیم.  آن زمان تعداد معدودی از تانک‌های ما هنوز در منطقه بودند که یکی از تانک‌ها از سوی عراقی‌ها هدف قرار گرفت و بعضی از خدمه تانک، شهید و یکی دو نفر از جمله فرمانده تانک به نام رضا افغان مجروح شدند. در این زمان حداکثر از نیروهای ارتش و پاسدار و بسیجی 26 نفر زنده مانده بودیم.

این همرزم شهید علم‌الهدی با بیان اینکه محاصره تنگ تر می‌شد اما دیگر خبری از تانک‌های جبهه خودی نبود، خاطرنشان کرد: گفتند سیدحسین (علم‌الهدی) می‌گوید، عقب‌نشینی کنید. با ناباوری شروع کردیم که برگردیم اما دیدیم یک ستون تانک از همان منطقه‌ای که نیروهای خودمان از صبح در حال مقاومت بودند، به سمت ما حرکت می‌کنند.

این رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه از سوی دیگر جبهه دشمن نیز با مشاهده عقب نشینی ما شروع به پیشروی کردند، گفت: در یک شعاع 5 کیلومتری از دو طرف به ما نزدیک می‌شدند و دو بار در این فاصله بمباران شدیم. به جرأت می‌توانم بگویم که شدت بارش آتش از باران کمتر نبود.

صالحی افزود: تانک‌های دو طرف به هم رسیدند و حلقه تنگ‌تر شد؛ چون ما پیاده حرکت می‌کردیم هر که در این مسیر پنج کیلومتری بود، یا مورد هدف قرار گرفت و یا تانک‌ها او را زیر گرفتند. شهید عبدالله ابوطالبی یک پی ام پی در اختیار داشت. گفت این پی ام پی را می‌زنم. ثانیه‌ای نگذشته بود که با یک موشک او را زدند و شهید کردند.

این رزمنده دوران دفاع مقدس تصریح کرد: وقتی غروب شد آنچه از حدود 300، 400 نفر نیروی پاسدار، ارتشی، بسیجی، دانشجویان خط امام(ع) باقی مانده بود  25، 26 نفر بودند. در این میان یک گلوله به تانک عراقی که برای اسرای ما محفظ گذاشته بودند، اصابت کرد و برجک آن منفجر و خدمه تانک کشته شدند؛ در نهایت این افراد هم اسیر شدند.

صالحی تصریح کرد: با همه این احوالات، آن واقعه عظیم تجربه‌‌ای برای ارتش و نیروهای مسلح ما شد که با دشمنی که سازمان رزم ما را می‌شناسد، نمی‌توان به شکل کلاسیک مبارزه کرد. به فرمان امام(ره) ساختار جدید مقاومت، شکل‌گیری کرد و این عملیات که ظاهر آن پیروز نبود، نوید پیروزی‌های فتح‌المبین، طریق‌القدس، بیت‌المقدس را داد. امیدواریم توفیق ادامه راه شهدا را پیدا کنیم که چیزی جز اصالت دادن به اهداف و آرمان‌های شهدا نیست./ایسنا