شعری که مادر شهید بهمنی سرود

شعری که می خوانید را مادر شهید حسن بهمنی سروده است.

به گزارش تا شهدا؛ شعری که می خوانید را مادر شهید حسن بهمنی سروده است.

 
«در گلو مانده مرا فریادها»

ای بهار خفته در آغوش خاک / از فراق تو شقایق چاک چاک
ای طلوع صبح روشن در زمین / عاشقان را خسته در هر سو ببین
زخمه از نیرنگ ها بر پای تو / در گلو گشته خفه آوای تو
از چه خاموشی ز غوغا و خروش / از چه ناید بانگ تو بر جان گوش
یاورانت خسته تن استاده اند / بار غم بر دوش من بنهاده اند
دل ورای سینه شان افسرده است / لیک شور و عشقشان نفسرده است

بی تو خاموشم ز غوغا و سرود / کوکب رخشان این چرخ کبود
فکر تو از باغ معنی دست چین / ای سزاوار هزاران آفرین
ای پلنگ بیشه زاران ستیز / روبهان از خوف تو اندر گریز
ای تو بر بام وجودم آفتاب / رفتنت می سازدم آشفته خواب
آشیانم بوی تو دارد هنوز / تا بیایی خانه پندارد هنوز
طور رفتی عقده دل وا نشد / قسمت تو دیدن موسی نشد
نقش مبهم می زند پرواز تو/ نغمه ها از راز دارد ساز تو
سخت گمنامی تو اندر یادها / در گلو مانده مرا فریادها
خون دل شد قسمت فرزانگان/ سیم و زر اندوختند بی مایگان
پر ز هیهاتم من و مهر سکوت / راز دل با تو بگویم در قنوت

مادر شهید حسن بهمنی
25 اسفند 1392

ثبت دیدگاه

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.