تا شهدا
قولی که در روزهای آخر ماه مبارک رمضان به شهدای غواص می‌دهم
تا شهدا؛ حال‌وهوای ماه مبارک رمضان در پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی وصف‌ناشدنی است. حال که دیگر به ساعات پایانی و لحظه‌های ناب وداع با این ماه عزیز و دوست‌داشتنی و از طرفی نیز به عید بندگی و عبادت، عید سعید فطر نزدیک می‌شویم، نوشتن درباره حال و احوال شهر اصفهان در این ماه پربرکت، خالی از لطف نخواهد بود.
این روزها و شب‌ها در هر محله و مسجدی در این شهر مراسم‌هایی برپا است. از ابوحمزه‌های عارفانه در گلستان شهدا و مسجد جامع تا جلسات تفسیر نهج‌البلاغه در مسجد و در منزل، از قرائت قرآن‌ها و تفسیرها تا دعاهای افتتاح و مناجات امیرالمؤنین همه این ورزها و شب‌ها حال و احوالی خدایی به اصفهان داده‌اند و شهر را به رنگ خدا کرده‌اند.
* ثانیه به ثانیه این ماه دیگر در یازده ماه دیگر سال تکرار نخواهد شد
مردم از هر قشری شب را با دعای زیبای ابوحمزه به سحر متصل می‌کنند. دیگر در این شهر خواب رنگ‌باخته است. همه نیک می‌دانند ثانیه به ثانیه این ماه دیگر در یازده ماه دیگر سال تکرار نخواهد شد و اینکه تا ماه رمضان دیگر باشند یا نه. آیا دیگر فرصت احیای شب قدر را خواهند داشت یا نه. پس می‌کوشند تا بهترین بهره‌ها را ببرند.
وقتی وارد جمع‌های کوچک و بزرگشان می‌شوی، مردم عاشقی را می‌بینی که در حال خود باخدایشان رازونیاز می‌کنند. تو هم هوس می‌کنی تا برای چند دقیقه هم که شده در جمعشان باشی، شاید حالت خوب شود و وقتی می‌روی دیگر نمی‌خواهی ازآنجا جدا شوی.
مردمانی که تدینشان، انقلابی بودنشان و ولایتمداری و شهیدپروری‌شان را هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند و جوانان تربیت‌یافته در مکتب ائمه و شهدا که تا وقتی چشم باز کرده‌اند پدرانشان آن‌ها را در مساجد و حسینیه‌ها، بزرگ کرده‌اند.در شهری تربیت یافته‌اند که در هر کوی و برزن آن حتی با فاصله‌های خیلی کم مساجدی است که هنگام اذان صدای چند موذن به یکباره گوش را نوازش می‌کند.
مگر می‌شود امروز جوانان انقلابی این دیار جای خالی خرازی‌ها، همت‌ها، ردانی‌ها، تورجی‌ها و هزاران جوان شهید دیگر را در این شهر پر نکنند. برای کارشان از شهدا مدد گرفته‌اند و این را می‌توان از گلستان معنوی شهدای اصفهان بفهمی.
وقتی در هر ساعت از شبانه‌روز و در هرروز و شب هفته که به آنجا سر بزنی زمزمه‌ها و گریه‌های خالصانه و عاشقانه مردان و زنانی را که بعضاً هم هیچ نسبتی با آن آلاله‌ها ندارند را می‌بینی که چگونه با ستاره‌ها و اختران بی‌نشان شهرشان انس و الفت دارند. وقتی سفره‌های افطارشان را در کنار قبور شهدا پهن می‌کنند و با یاد و نام شهدا دهان عاری از گناه را باز می‌کنند.
* فرشتگان با خود می‌گویند چگونه باید این‌همه عشق و دلدادگی را بنویسیم؟
این شب‌ها وقتی نیمه‌های شب به گلستان شهدا می‌روی دیگر جای سوزن انداختن پیدا نمی‌شود. آن‌وقت حس و حال عجیب مردم نصف جهان را می‌توانی بفهمی و اندکی از خوبی‌ها و زیبایی‌های شهر را این بار نه به خاطر گنبدهای فیروزه‌ای، سی‌وسه‌پل، خواجو و منارجنبان و چهل‌ستون و... که به خاطر جوانان پاک و مؤمن و انقلابی و پدران و مادران شهدا و خانواده‌های مؤمنی که نجوای «الهی العفو» شان فرشتگان خدا را به زمین کشانده و مات‌ومبهوت و خوشحالشان کرده است.
شاید فرشتگان با خود می‌گویند چگونه باید این‌همه عشق و دلدادگی را بنویسیم؟ واقعاً هم این‌گونه است. معنویت در این شهر موج می‌زند. ملائک مقرب شاید این‌گونه می‌گویند اینجا در این گوشه شهر اصفهان در کشور ایران این جمعیت عاشق این‌گونه با رب و خالقشان حرف می‌زنند و در آن‌سوی جهان عده‌ای مشغول جرم و جنایت و خیانت‌اند.
اینجا انسان‌ها فرشته شده‌اند و آنجا انسان‌ها شیطان. باید هم فرشتگان مبهوت شوند. وقتی ندای«ابکی لخروج نفسی» و «ابکی لظلمه قبری» و «ابکی لضیغ لحدی» هر پرنده خفته را هم بیدار می‌کند، فرشتگان چه بگویند. آری این وصف این شب‌ها و روزهای دیارم اصفهان است.
باید بیایی و چون فرشتگان ببینی که وقتی مولانا می‌گوید: (یک‌دهان خواهم به پهنای فلک تا بگویم وصف آن رشک ملک) واقعاً این‌گونه است. عظمت انسان واقعی و خلیفه‌الله بودن را می‌توان این شب‌ها در اصفهان دید.
در خیابان پروین اصفهان و در مسجد بلال، جوانانی پاک و مؤمن و انقلابی به‌رسم سنت سالانه و به‌منظور استفاده بیشتر و بهتر مردم شهر اصفهان برنامه‌های متعددی را همزمان با ماه مبارک رمضان اجرا می‌کنند.
جوانان فعال فرهنگی شهر برای لبیک به‌فرمان امام و مقتدای خویش به منظور جامه عمل پوشاندن به مطالبات معظم در سال اقدام و عمل دست‌به‌کار شده‌اند. جوانان انقلابی مراسم‌های ارزشمند مذهبی و فرهنگی را با مشارکت خوب مردم در این مسجد قدیمی برپا کردند. روزی‌ام شد تا پنجشنبه در کنارشان باشم و حیفم آمد بخشی از این حس و حال زیبا را ننویسم.
* مسجد بلال و حضور مردم در مهمانی شهدای غواص
غروب پنجشنبه مراسم جزءخوانی مسجد بلال، حال و هوای دیگری داشت. انگار با بقیه روزها تفاوت پیدا کرده بود. همه منتظر شروع یک برنامه متفاوت با شب‌های گذشته بودند. پس از جست‌وجو فهمیدم شهدای غواص میزبان برنامه امشب هستند.
برنامه امشب برای آنان است. همان‌هایی که مرداد ماه سال گذشته اصفهان را شهر خدا کردند. همان‌هایی که شهر را از میدان امام تا بزرگمهر و تا گلستان شهدا مملو از جمعیت عاشق و دلداده‌ای کرده بودند که به گفته قدیمی‌ترها پس از سال‌ها بی‌سابقه بود. شهدای غواصی که پیام‌ها آورده بودند. حتماً خاطرتان هست.
اگر خودتان بوده‌اید که دیگر نیازی به گفتن و نوشتن نیست و اگر نبوده‌اید حتماً وصفش را بهتر و بیشتر خوانده‌اید. در مسجد بلال مردم گرد هم آمده بودند تا مهمان شهدای غواص باشند. شاید رسم دست‌بسته جنگ کردن با دشمنان را بیاموزند. شاید رسم تا خدا پر کشیدن را با بال‌وپر بسته زود یاد بگیرند.
به گفته برگزارکنندگان مراسم، فضای معنوی مراسم امسال عجیب است. آخر مراسم در ماه رمضان برگزار شد. به‌راستی مگر می‌شود در ماه مهمانی خدا و در خانه او و درحالی‌که شهدای غواص به مردم خوش‌آمد بگویند؛ حس و حالش متفاوت نباشد. اصلاً در مخیله هم نمی‌گنجد که این جلسه روحانی و معنوی نباشد. خلاصه ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست‌به‌دست هم دادند تا در این مراسم باشم و لذت ببرم.
مراسم آغاز می‌شود. مردم پشت رحل‌ها، جزء بیست و چهارم را قرائت می‌کنند و پس از آن نیز نماز جماعت مغرب و عشا را اقامه می‌کنند و سپس برنامه شروع می‌شود.
مسئول امور شهدای گمنام بنیاد حفظِ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس اصفهان سخنانش را با قرائت شعری در وصف شهدای غواص شروع می‌کند؛ شعرش این بود: نصف تاریخ عاشقی آب است ، قصه‌های عمیق و پراحساس/ قصهٔ بیست و هفت‌ساله‌ای از صد و هفتادوپنج تا غواص
سخنانش را ادامه می‌دهد، از سال قبل و آن روزهای آماده شدن برای استقبال از شهدای عزیز غواص می‌گوید. از اینکه چگونه خبر تشییع داده شد و چگونه برای تشییع باشکوه و تاریخی 19 مرداد برنامه‌ریزی صورت گرفت. از مظلومیت شهدا و شهدای غواص گفت.
*«نه سازش، نه تسلیم، نبرد با آمریکا» شعار اصلی شهدای غواص بود
او از همان انسان‌های شیطان‌صفتی گفت که نقش اصلی در مظلومیت شهدا رادارند. همان‌ها که ساعت‌ها برنامه تلویزیونی می‌گذارند تا تاریخ پرافتخار کشورم را مخدوش کنند. همان‌هایی که سعی در ایجاد موج رسانه‌ای علیه این شهدا رادارند. همان بنگاه‌های خبری لجن‌پراکن که از هیچ حرفی برای حذف نام شهدا ابایی ندارند.
وی حضور باشکوه مردم در مراسم تشییع سال قبل را پاسخی محکم به سم‌پاشی‌های معاندان عنوان کرد که البته درست هم هست. حضور مردم عزیز و قهرمان در استقبال از شهدای غواص نشان داد یاد و نام شهدا پس از سال‌ها هنوز همچون دوران دفاع مقدس در اذهان ملت زنده است و به آن افتخار می‌کنند.
بلندیان از پیام شهدای غواص و انتخاب شعار «نه سازش، نه تسلیم، نبرد با آمریکا» برای تشییع شهدای غواص گفت و علت اصلی در انتخاب این شعار زیبا را همین‌گونه جلسات برشمرد.
مسئول امور شهدای گمنام بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس اصفهان در ادامه سخنانش پیام رهبری در آن ایام را حاوی 12 کلیدواژهٔ اصلی دانست که مهم‌ترین آن‌ها تأثیر حضور به‌موقع شهدای غواص بر فضای فعلی کشور و تقدیر از مردم آگاه و مسئولیت‌پذیر ایران اسلامی بود.
او در آخر هم از ابتکار فعالان فرهنگی در مسجد بلال که برای اولین بار در آستانه اولین سالگرد تشییع شهدای غواص اقدام به زنده نگاه‌داشتن یاد این شهدا و حماسه عظیم مردم اصفهان کرده بودند، تشکر کرد و از متولیان فرهنگی درخواست کرد نسبت به ثبت 19 مرداد 94 در تاریخ اصفهان و برای گرامیداشت این روز برنامه‌ریزی کنند. چراکه 19 مرداد از روزهای بزرگ انقلاب و تاریخ‌ساز اصفهان است و این روزها باید بزرگ داشته شود.
*قولی که در روزهای آخر ماه مبارک رمضان به شهدای غواص می‌دهم
جلسه در حال اتمام است و هنوز عطر و بوی شهدا در مسجد اجازه خروج از خانه خدا را نمی‌دهد. اما چاره چیست که دیگر پایان که نه آغاز یک مسیر پرمسئولیت حداقل برای خودم است که در راه شهدا و برای شهدا قدم بردارم.
باید به شهدای غواص قول دهم که اگر دستانم را هم بستند بتوانم مقاومت کنم و مرگی باعزت را برای خود به جان بخرم. باید بیاموزم که راه واقعی قرب الی الله اطاعت از ولی است و نه طاغوت و قطعاً این‌گونه است که خشنودی حضرت خالق نیز حاصل خواهد شد.
در این ساعات آخر ماه مهمانی از خدا می‌خواهیم تا ان‌شاءالله ما را در مسیر خود و برای قرب به خودش و رسیدن به جایگاه اصلی‌مان که همان خلیفةالله است راهنمایی کند و ذره‌ای و لحظه‌ای در این مسیر ما را به خود وا مگذارد که البته خود را به او می‌سپاریم و به وعده یاری‌اش نیز باور عمیق داریم./فارس
ثبت دیدگاه