این شهید بوی امام رضا(ع) می دهد!
رمز حرکت آن روزمان را، نام آقا امام رضا(ع) گذاشتیم. چم هندی، منطقه عملیاتی والفجر یک، آن روز هم رنگ و بوی امام رضا گرفت....
تا شهدا؛ رمز حرکت آن روزمان را، نام آقا امام رضا(ع) گذاشتیم. چم هندی، منطقه عملیاتی والفجر یک، آن روز هم رنگ و بوی امام رضا گرفت. با دو تا بیل مکانیکی کار می کردیم و برای فرار از گرد و خاک کند و کاو بیل، سر و صورتمان را با چفیه بسته بودیم.
یاد شب های هیئتمان افتادم و دم هایی که می گرفتیم و ذکرهایی که می گفتیم. شروع کردم به زمزمه یکی از شعرهایی که یادم مانده بود: روشنی شمس و مهز آجر گنبد زرد رضاستصحن با صفای اومدینه و کعبه و کرب و بلاستوالله شود دلدار رضا
به مصرع آخر که رسیدم جلوی چشمانم، پیکر شهیدی توی خاک های دهانه بیل مکانیکی خودش را نشان داد. شهید گمنام بود و اثری از نام و اسمش همراهش نبود. روی کفنش نوشتم: «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا. هرکس که شود بیمار رضا، والله شود دلدار خدا.»
راوی: حمید هادی پور
یاد شب های هیئتمان افتادم و دم هایی که می گرفتیم و ذکرهایی که می گفتیم. شروع کردم به زمزمه یکی از شعرهایی که یادم مانده بود: روشنی شمس و مهز آجر گنبد زرد رضاستصحن با صفای اومدینه و کعبه و کرب و بلاستوالله شود دلدار رضا
به مصرع آخر که رسیدم جلوی چشمانم، پیکر شهیدی توی خاک های دهانه بیل مکانیکی خودش را نشان داد. شهید گمنام بود و اثری از نام و اسمش همراهش نبود. روی کفنش نوشتم: «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا. هرکس که شود بیمار رضا، والله شود دلدار خدا.»
راوی: حمید هادی پور
ثبت دیدگاه