ماجرای کارت شهیدی که سر در بدن نداشت!

سر نداشت و پیکرش دو نیم شده بود. توی جیب های لباسش تعدادی کارت و یک قرآن کوچک و یک خودکار بود. یکی از کارت ها نظرمان را جلب کرد...
تا شهدا؛ سر نداشت و پیکرش دو نیم شده بود. توی جیب های لباسش تعدادی کارت و یک قرآن کوچک و یک خودکار بود. یکی از کارت ها نظرمان را جلب کرد. روی آن با خطی بسیار زیبا و رنگ زرد نوشته بود: «و خداوند ندا می دهد که شهدا به بهشت درآیند.» از شهید عکس گرفتم. از کارت هم. خواستم بار دیگر کارت را ببینم، دیدم سفیدِ سفید است! از علیخانی پرسیدم: «کارتی که اون جمله روش نوشته بود، کجاست؟» گفت: «همونه که دست خودته.» اثری از جمله روی کارت نبود.... عکس ها را که چاپ کردم، تمام عکس ها چاپ شد، به جز عکس کارت! ماتِ مات بودم!
راوی: محمد احمدیان

ثبت دیدگاه

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.