گلزار شهدا و امر به معروف یک مادر شهید
سه تا دختر جوون هرهفته با یه وضع نامناسب میرفتن گلزار شهدا واسه این که مادران شهید رو اذیت کنن هر هفته هم میرفتن سرخاک یکی از شهدا ولی مادر اون شهید هیچی به اونا نمیگه به قول خودم حرصشون میگیره وهر دفعه با وضعیت بدتری میرن و آخر هم میرن کنار اون مادر مینشینن ، مادر شهید هم خیلی تحویلشون میگیره و از زیبایی اونا تعریف میکنه . مادر شهید میگه حیف نیست این همه قشنگی رو نشون یه عده نامرد میدین ؟!؟!
و اینقدر قربون صدقشون میره که دخترا شرمنده میشن وهفته ی بعد با حجاب کامل میرن گلزار شهدا وهر هفته هم مثل خواهر شهید میرفتن سرخاک تاوقتی که مادر شهید هم فوت میکنه همون دخترا هرهفته اول میرن سر خاک مادر شهید وبعد هم میرن سرخاک برادر شهیدشون.
"خدایا ما به بزرگی این پدر و مادرمان نیستیم ولی کمکون کن بتونیم ادامه دهنده ی راهشون باشیم"
"خدایا این حکمت رو بفهمیم که کجا باید چه جوری امربه معروف و نهی از منکر کنیم"
"خدایا به کلام ما هم این تأثیر رو عنایت کن تو که منبع تأثیر هستی..."
ثبت دیدگاه