شرحی بر عملیات پیروزمند الی بیت المقدس
تا شهدا؛ نبردی که با رمز (طرح عملیاتی کربلا 3) طرح ریزی وبه نام عملیات بیت المقدس و با نیرویی متشکل از نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نیروهای بسیج مردمی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و با پشتیبانی جهاد سازندگی، نیروی هوایی و نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از تاریخ دهم اردیبهشت ماه 1361 به مدت 26 روز در جنوب غربی اهواز انجام گرفت یکی از درخشان ترین کارنامه های عملیاتی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران علیه ارتش عراق به شمار می رود که علاوه بر پایان دادن به 19 ماه اشغال نظامی قسمتی از حساس ترین نقاط خوزستان، ضربه ای قاطع به نیروهای عراقی و توان و میل جنگ جویی آنان وارد آورد.
دستاوردهای نظامی و سیاسی عملیات بیت المقدس بسیار عظیم بود زیرا که با پیروزی در این نبرد، جنگ ایران و عراق وارد مرحله جدیدی گردید، مرحله ای که عراق در وضعیت انفعالی و جمهوری اسلامی ایران در موضع برتر نظامی قرار گرفت.
دولت عراق در پیامد این عملیات بدرستی دریافت که دستیابی به اهداف توسعه طلبانه و تجاوزکارانه اش در خلیج فارس، اروند رود و خوزستان با توسل به قدرت نظامی امری غیر مقدور می باشد؛ و بی دلیل نیست که بیست روز پس از پایان این عملیات، رئیس جمهور عراق تحت تاثیر ضربه کمرشکنی که این شکست بر ارتش وی وارد نمود و هم چنین به جهت بیم از آسیب پذیری بیشتر در مقابل تهاجمات گسترده تر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، در پوشش شعار «صلح طلبی و لزوم آمادگی برای نبرد با اسرائیل به مناسبت اشغال جنوب لبنان: در آستانه تشکیل کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد، به صورت یک طرفه اعلام آتش بس داد و دست به عقب نشینی عمومی از سایر مناطق اشغالی زد و شکست خفت بار خود و بویژه از دست دادن خرمشهر را، یک عقب نشینی تاکتیکی عنوان نمود.
به طور کلی پس از شعله ور شدن آتش جنگ و تهاجم گسترده نیروهای متجاوز و اشغال مناطق وسیعی در غرب و جنوب کشور، که در پاره ای از نقاط همانند خوزستان دارای،
ارزش های حیاتی و استراتژیک فراوان بودند، سران رژیم حاکم بر عراق فاتحانه به طرح دعاوی بی اساس پرداخته و حتی چشم داشت های ارضی خود را به صورت بدیهیات با عنوان «تکلیف سرزمین های غصب شده اعراب که روشن شده است» مطرح می نمودند. در چنین وضعیتی کاملاً مسلم بود که نیروهای متجاوز را فقط با اعمال قدرت نظامی باید از سرزمین های اشغالی بیرون راند و گرنه طبیعی است با چنین دشمنی که با طرح مجدد اختلافات فیصله یافته، چشم طمع به حق حاکمیت مشروع و قانونی سرزمین مقدس جمهوری اسلامی ایران دوخته و در شرایط ضعف قدرت نظامی ایران اسلامی و در زمانی که مسئولان نظام درگیر انبوهی از مشکلات داخلی و خارجی بودند، فرصت را مغتنم دانسته و توسل به زور و جنگ را وسیله ای برای کسب امتیاز و باجگیری قرار داده است، حل اختلافات فیمابین و احقاق حقوق حقه از طرف مسالمت آمیز و مذاکره و گفتگو هیچ نتیجه ای جز اتلاف زمان و گفتگو از موضع ضعف نداشته و حاصلی جز گردن نهادن به شرایط تحمیلی متجاوز به وجود نمی آورد تنها یک راه چاره در مقابل تجاوز وجود داشت و آن هم توسل به قدرت نظامی برای عقب راندن و یا انهدام نیروهای اشغالگر بود، تا بتوان در نشست و مذاکره با متجاوز، از موضع ضعف به موضع قدرت یا حداقل مساوی، تغییر وضعیت داد.
با در نظر گرفتن چنین واقعیت ملموسی بود که نبرد بیت المقدس در ادامه یک سلسله عملیات آفندی کوچک و بزرگ، با ابعادی وسیع تر به منظور انهدام توان رزمی و میل جنگ جویی متجاوز و کشاندن او به مواضع انفعالی سیاسی و نظامی و با احتمال بسیار، یکسره شدن کار دشمن طرح ریزی شد.
ویژگی های عملیات بیت المقدس را نسبت به نبردهای پیشین و بعد از آن می توان در زمان کوتاه آمادگی واحدهای نظامی ایران، وسعت منطقه، مداومت عملیات، عملیات وسیع عبور از رودخانه، تعداد زیاد اسراء دشمن و کثرت تلفات و شدت خسارات وارده به دشمن، اهمیت و ارزش مناطق آزاد شده و سرانجام دستاوردهای سیاسی، نظامی و روانی آن خلاصه نمود.
طرح ریزی و آمادگی برای اجرای نبرد بیت المقدس بلافاصله بعد از عملیات فتح المبین آغاز و با سرعت و بدون وقفه ادامه یافت ویک ماه پس از آن به مرحله اجراء در آمد و این فاصله زمانی کوتاه بین دو نبرد بزرگ با توجه به فواصل بین پایان یک عملیات و آغاز عملیات دیگر که معمولاً به منظور آمادگی مجدد نیروها و فراهم آوردن تدارکات لازم امری اجتناب ناپذیر بود ضمن نشان دادن توانمندی جمهوری اسلامی ایران در سرعت آمادگی برای گشایش جبهه جدید در زمانی کوتاه تر از ان چه که برآورد می شد، به عنوان یکی از عوامل غافلگیر کردن متجاوز به کار برده شد.
انتخاب منطقه نبرد بیت المقدس با حدود 6،000 کیلومتر مربع مساحت، از نظر وسعت در طول جنگ تحمیلی نظیر نداشت و با توجه به مساحت مناطق آزاد شده درعملیات طریق القدس به 600 کیلومتر می رسید باید گفت منطقه بیت المقدس بیش از ده برابر منطقه نبرد طریق القدس و بیش از 2 برابر منطقه عملیات فتح المبین بوده است.
عملیات بیت المقدس با 26 روز مداومت، یکی از طولانی ترین نبردها در طول جنگ تحمیلی است، زیرا تداوم 26 روزه عملیات نیروهای جمهوری اسلامی در اجرای حملات مکرر و تحمل
پاتک های سنگین و متعدد دشمن در مراحل مختلف و دفع دلیرانه ی آن ها، نشان دهنده قصد قطعی و اراده استوار برای کسب پیروزی و تامین هدف ها و بویژه آزاد سازی خرمشهر بود.
نیروهای ایرانی با طرح ریزی و اجرای عملیات عبور از رودخانه، که یکی از مشکل ترین و پیچیده ترین عملیات رزمی چه از نظر طرح ریزی و چه از نظر اجرا و چه از نظر نیاز به تدارک وسائل ویژه می باشد، شایستگی خود را به جهانیان ثابت کردند، به خصوص عملیات عبور در مقیاس وسیع (حدود 5 لشکر) و با وجود محدودیت های بسیار از نظر وسایل عبور و سایر امکانات متداول در ارتش های جهان اجرا گردید و به همین دلیل این عملیات در مقام مقایسه با سایر نبردهای قبلی متمایز می گردد.
هدف استرایژیک در جنگ تحمیلی بیرون راندن متجاوز و ارائه توانمندی رژیم جمهوری اسلامی در منکوب کردن دشمنان خود از جمله عراق و تنبیه متجاوز بود. در یک سال و نیم اول جنگ، تلاش نیروهای مسلح متوجه این منظور بود و با اجرای یک سلسله عملیات آفندی کوچک و بزرگ ـ که بلافاصله پس از متوقف کردن نیروهای دشمن آغاز شد ـ راه وصول به آن هدف هموار گردید و نبرد بیت المقدس بزرگترین گام در این مرحله بود و با این که بیش از 5 لشکر عراقی در این منطقه مستقر بودند، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران قسمت عمده ی این نیروها را منهدم نمودند و با توجه به ضایعات و خسارات و تلفاتی که عراق از بدو جنگ و بویژه در نبردهای ثامن الائمه، طریق القدس و فتح المبین، متحمل شده بود، این عملیات و نتایج آن توانمندی ارتش عراق را شدیداً کاهش داد واو را از حالت آفندی به وضعیت پدافندی در آورد. اثرات این نبرد در کاهش توان رزمی ارتش عراق به حدی بود که متجاوز از ادامه اشغال برخی مناطق خودداری کرد و از ترس انهدام کامل نیروهایش، آنان را به خط مرز عقب کشید.
یکی از اهداف پیش بینی شده در این عملیات، رسیدن نیروهای جمهوری اسلامی به خط رودخانه اروند در شرق بصره و تهدید این شهر بود زیرا شهر بندری بصره به لحاظ موقعیت، جمعیت، وسعت و وجود مراکز اقتصادی و صنعتی و جمعیت قابل توجه شیعه آن، از اهمیت ویژه ای برخورد است.
با آماده شدن نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برای تداوم عملیات های بعدی و تغییر شرایط داخلی و روند جنگ به نفع رزمندگان اسلام، حامیان منطقه ای و بین المللی عراق در صدد برآمدند تا از تداوم پیروزی های ایران جلوگیری به عمل آورند و بازی « در خطر بودن ثبات و امنیت منطقه » را آغاز کردند و صدام حسین رئیس جمهور عراق در لاک صلح خواهی فرو رفت و هیئت های صلح از سوی مجامع و سازمان های بین المللی به ایران آمدند؛ و این در حالی بود که به طور آشکار و پنهان به کمک های اقتصادی و نظامی و حمایت های سیاسی خود از عراق ادامه می دادند ولی صلح به صورت تحمیلی چیزی نبود که جمهوری اسلامی ایران آن را پذیرا باشد.
سرانجام عملیات بیت المقدس در 30 دقیقه بامداد روز 10 اردیبهشت ماه سال 1361 با رمز یا علی بن ابی طالب آغاز شد و رزمندگان اسلام با عبور شگفت انگیز و برق آسای خود از رودخانه کارون طی سه مرحله عملیات، خرمشهر را پس از قریب 20 ماه اسارت آزاد کردند.
عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر به لحاظ نتایج چشم گیر سیاسی و نظامی اش و تاثیرات آن برروند تحولات جنگ و اوضاع بین المللی و منطقه ای، در تاریخ جنگ تحمیلی از اهمیت و ارزش بسیار بالایی برخوردار است. با پیروزی رزمندگان اسلام در این عملیات، بینش و قضاوت محافل بین المللی نسبت به توانمندی های جمهوری اسلامی ایران در دفاع از تمامیت ارضی خود تغییر مثبت نمود. از ویژگی های عملیات بیت المقدس در مقایسه با سایر عملیات ها، کثرت تعداد تلفات و مقدار خسارات وارده برارتش عراق است. در این عملیات حدود نوزده هزار نفر از نیروهای عراقی به اسارت در آمدند و بیش از شانزده هزار نفر کشته و مجروح گردیدند و حداقل دو لشکر پیاده و زرهی عراق منهدم شدند واین بخش از سرزمین ایران اسلامی به یاری خداوند منان و با ایثار و از خود گذشتگی رزمندگان دلیر ارتش، سپاه و بسیج مردمی و مساعدت تمامی نهادها و اقشار مردم، از دشمن متجاوز باز پس گرفته شد و این در حالی بود که صدام حسین رئیس جمهور عراق این شکست را یک عقب نشینی تاکتیکی اعلام نمود.
ثبت دیدگاه