آزاده (نسخه قدیمی)

نامه یک اسیر برای مادر

پس از عرض سلام امیدوارم که شما مادر عزیزم همیشه به دعا گویی

۱۳۹۳-۴-۱۸ ۱۷:۵۰

ماجرای سحری خوردن پنهانی زیر پتو

روزه گرفتن ممنوع بود و کسی حق نداشت برای خوردن سحری بلند شود.

۱۳۹۳-۴-۱۸ ۱۷:۴۸

حکمت سحری های اسارت

برای روزه گرفتن با مشکلات متعددی روبه رو بودیم، مشکلاتی مثل

۱۳۹۳-۴-۱۸ ۱۶:۱۸

خيانت يک خبرنگار

از آن به بعد بود که منسجم عمل کرديم و تصميم گرفتيم با هر

۱۳۹۳-۴-۱۷ ۰۵:۵۴

ماجرای جالب مخفی کردن رادیو در اردوگاه

از آنجا که باطری ها کهنه بود، استفاده ی زیادی از آنها نمی

۱۳۹۳-۴-۱۷ ۰۲:۵۷

ماجرای سحری دادن بعثی به اسرای ایرانی

آزاده سرافراز فرخ سهراب می‌گوید:در اردوگاه موصل ۱ چند

۱۳۹۳-۴-۱۶ ۱۶:۴۹

آچار فرانسه های خط مقدم

من چنگال اهریمنی حزب بعث را در حالی که از بنای بلند ولی سست

۱۳۹۳-۴-۱۶ ۰۷:۲۸

چوب تفرقه در چرخ همت

تفرقه، نقل زبان شان بود و چشم شان به آن روشن. داغ این آرزو را

۱۳۹۳-۴-۱۶ ۰۷:۲۰

اسیری که در خواب رانندگی می کرد

در اسارت غذا خیلی کمیاب بود به طوری که هر ده نفر از یک ظرف

۱۳۹۳-۴-۱۶ ۰۷:۱۶

روزه با طعم شکنجه و آزار

کیسه پارچه‌ای بیرونی مشکم را با آب خیس کردم و آن را به

۱۳۹۳-۴-۱۵ ۱۶:۵۷