آزاده (نسخه قدیمی)

زود باش مرا بکش

یک افسر عراقی بالای سر ما آمد؛ کلتش را در آورد و روی سر یک بسیجی گذاشت. نوجوان بسیجی گفت: «من
۱۳۹۶-۲-۱۸ ۰۰:۴۷

می گفت فامیل رجوی ام، من را نزنید

بعدازظهر چند اسیر جدید را به کمپ آوردند. نام خانوادگی یکی از آن‌ها رجوی بود.
۱۳۹۶-۲-۱۸ ۰۰:۲۳

نمازش را نشکست، دستش را شکستند

نماز شعبان یک جورهایی خیلی خاص بود، هول‌هولکی نبود. از ترس سربازان عراقی هیچ‌وقت خدا مخفی
۱۳۹۶-۲-۱۷ ۱۹:۴۳

ابتکارات جالب آزادگان در دوران اسارت

سختی‌های اسارت و غربت، به علاوه رفتار نیروهای بعث عراقی با اسرای ایرانی باعث شد تا حماسه&zwnj
۱۳۹۶-۲-۱۱ ۲۰:۲۳

با سیم خاردار دندان بچه‌ها را عصب‌کشی می‌کرد

داندانپزشک‌شان با تیغ و سیم خاردار دندان بچه‌ها را عصب‌کشی می‌کرد. طوری که می
۱۳۹۶-۲-۹ ۱۴:۱۳

84 اسیر بر اثر اسهال خونی شهید شدند

وقتی خمیر نان می‌خوردیم، یبوست پیدا می‌کردیم. شکم‌مان کار نمی‌کرد و کمتر خون
۱۳۹۶-۲-۸ ۱۵:۲۰

نام مستعار امام خمینی در نامه اسرای ایرانی چه بود

نمونه این ابتکار اسرا، نامه‌ زیر است که توسط آزاده جانباز «کرامت یزدانی» نوشته شده
۱۳۹۶-۲-۸ ۰۴:۱۷

چگونه اسرا در جریان تازه‌ترین اخبار وطن قرار می‌گرفتند

ما در چند ردیف در آسایشگاه می‌خوابیدیم که یک ردیف زیر پنجره بود. البته عراقی‌ها نسبت به
۱۳۹۶-۲-۸ ۰۴:۱۳

انواع شکنجه از زمینی تا هوایی و دریایی

شکنجه دیگری هم داشتند که بچه‌ها به آن جوجه‌کباب می‌گفتند. در این شکنجه بچه‌ها را
۱۳۹۶-۲-۷ ۱۶:۱۴

برای اینکه اعتراف کنم، آبم را قطع کردند

بازجویی که به جایی نرسید، مرا به سلولم برگرداندند. از ناهار و شام بخور و نمیر اردوگاه هم خبری نبود.
۱۳۹۶-۲-۶ ۱۸:۱۳