شهید «حبیب گل» به اصرار از پزشک نامه گرفت و عازم جبهه شد

شهید «حبیب گل» علاقه زیادی به جبهه داشت و تلاش می‌کرد که به جبهه‌ها اعزام شود. اما چون مجروحیت وی بالا بود قبول نمی‌کردند به جبهه اعزام شود. به اصرار خودش از پزشک نامه گرفت و با این نامه بسبیج مجوز اعزام را به او داد.

تا شهدا؛ شهید «حبیب گل بغدادآبادی» ۱۸ تیر ۱۳۴۵ در خانواده‌ای مذهبی و قشر زحمتکش کارگر به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان «مدنی زاده» واقع در اکبر آباد یزد تمام کرد.

تنها ۱۲ ساله داشت که در کارخانه ریسندگی و بافندگی جنوب یزد مشغول به کار شد. وی در جلسات قرآن که مرکزیت آن مسجد مکتب امام یزد بود شرکت می‌کرد این جلسات به صورت ثابت و سیار در محلات مختلف تشکیل می‌شد. در این جلسات با قرائت قرآن و تفسیر آشنا شد.

 

شهید «حبیب گل» به اصرار از پزشک نامه گرفت و عازم جبهه شد

 

حبیب بعد از ۵ سال که در کارخانه جنوب یزد مشغول به کار بود در آبان سال ۶۱ جهت آموزش نظامی به پادگان شهید بهشتی رفت و به مدت ۴۵ آموزش دید و راهی جبهه شد. او در ماه بهمن سال ۱۳۶۱ در عملیات «والفجر مقدماتی» به شدت مجروح می‌شود و در بیمارستان سوانح سوختگی توحید تهران بستری می‌شود و به فیض جانبازی ۵۰ درصد رسید. آوای گرمش دیگران را آرامش می‌داد.

در فروردین سال ۱۳۶۲ از بیمارستان مرخص شد و به خانه پدری خویش آمد. وی از زمانی که  مجروح شده بود چنین بیان می‌کند: زمانی که به دست عراقی‌ها اسیر شدم مرا درمکانی زندانی کرده بودند که بقدری جا کم بود که امکان جابجا شدن نبود و به زور نفس می‌کشیدیم.

شهید حبیب گل علاقه زیادی به جبهه داشت و تلاش می‌کرد که به جبهه‌ها اعزام شود. اما چون مجروحیت ایشان بالا بود قبول نمی‌کردند به جبهه اعزام شود. به اصرار خودش از پزشک نامه گرفت و با این نامه بسبیج مجوز اعزام  را به وی داد.

ثبت دیدگاه

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.