تا شهدا
سرگذشت شهیده حمیده رحیمی (شهدای کردستان)
حمیده در سال 1324، در روستای (لون) از توابع شهرستان (کامیاران) در خانواده ای از سلاله ی پیامبر (ص) و در محیطی مملو از عشق به رسول الله و خاندان پاک و مطهر او، دیده اش به جهان هستی گشوده شد و تحت تربیت پدر و مادری از سالکان کوی دوست، دوران طفولیت را پشت سر گذاشت .
به گزارش تا شهدا؛ حمیده رحیمی در سال 1324، در روستای (لون) از توابع شهرستان (کامیاران) در خانواده ای از سلاله ی پیامبر (ص) و در محیطی مملو از عشق به رسول الله و خاندان پاک و مطهر او، دیده اش به جهان هستی گشوده شد و تحت تربیت پدر و مادری از سالکان کوی دوست، دوران طفولیت را پشت سر گذاشت .
عدم وجود امکانات آموزشی، مانع تحصیل حمیده شد او نیز چون دیگر دختران روستا، دوران کودکی خود را با کار کردن آغاز کرد و در کنار مادرش با فنون خانه داری آشنا شد.
او به دلیل توانمندی هایی که داشت علاوه بر انجام امور خانه داری در امورات کشاورزی نیز پا به پای پدر کار می کرد.
حمیده که مصداق بارزی از نامش بود، دارای ایمانی قوی بود، توجه به انجام واجبات همیشه در راس برنامه های زندگیش قرار داشت. او در دوره جوانی شریکی در زندگی برای خود برگزید و در جهت بنیان گذاری کانونی پر از صفا و صداقت حرکت در مسیر جدید را آغاز نمود و توانست با کار و تلاش مجمعی با صفا و سرشار از محبت را ایجاد نماید.
حمیده زن خود ساخته و متعبدی بود، ذکر حق همیشه بر لبانش جاری بود با هر کسی که در مسیر خدا گام بر نمیداشت، مخالف بود.
زمانی که گروهک های ضد انقلاب با حضور خود، فضای پاک منطقه را آلوده کردند او مرتب از خداوند می خواست و می گفت: خداوندا اینها برای نابودی دین وآئین ما برخاسته اند، اگر قابل هدایت هستند خودت هادی آنها باش و اگر هدایت پذیر نیستند ، خودت نیست و نابودشان بگردان .
حمیده هیچ وقت دعا برای نصرت اسلام و جیوش مسلمین را فراموش نمی کرد.
دشمنان قسم خورده ی مردم کردستان ، آنهایی که به صحنه آمدند و دام فریب و اغوا بر جوانان گسترانیدند و به نام دفاع از خلق، منطقه را به آشوب کشیدند ، از همان ابتدا، دستانشان ، به خون مردم بی گناه آلوده شد، زنان ، دختران و کودکان فراوانی را به مسلخ بردند و موجب نابودی زندگی جمع کثیری شدند. داعیان دروغین دفاع از حق مردم ،در مسیر همین مردم ، مین های اهدایی استکبار را می کاشتند و گروه گروه آن ها را به قتل میرساندند.
در روز یازدهم آبان ماه سال 1360عناصر ضد انقلاب در جاده ی روستای (لون سادات) یکی از جنایت های تاریخی خود را رقم زدند، آنها با انهدام خودروی حامل مردم این روستا، جمع زیادی از آنان را به شهادت رساندند . در این جنایت دشمن، حمیده حسینی همراه دو پسرش سعید و شاپور، آسمانی شد تا ندای مظلومیت مردم گرفتار در چنگال بی خدایان را در آسمان ها فریاد زند.
عدم وجود امکانات آموزشی، مانع تحصیل حمیده شد او نیز چون دیگر دختران روستا، دوران کودکی خود را با کار کردن آغاز کرد و در کنار مادرش با فنون خانه داری آشنا شد.
او به دلیل توانمندی هایی که داشت علاوه بر انجام امور خانه داری در امورات کشاورزی نیز پا به پای پدر کار می کرد.
حمیده که مصداق بارزی از نامش بود، دارای ایمانی قوی بود، توجه به انجام واجبات همیشه در راس برنامه های زندگیش قرار داشت. او در دوره جوانی شریکی در زندگی برای خود برگزید و در جهت بنیان گذاری کانونی پر از صفا و صداقت حرکت در مسیر جدید را آغاز نمود و توانست با کار و تلاش مجمعی با صفا و سرشار از محبت را ایجاد نماید.
حمیده زن خود ساخته و متعبدی بود، ذکر حق همیشه بر لبانش جاری بود با هر کسی که در مسیر خدا گام بر نمیداشت، مخالف بود.
زمانی که گروهک های ضد انقلاب با حضور خود، فضای پاک منطقه را آلوده کردند او مرتب از خداوند می خواست و می گفت: خداوندا اینها برای نابودی دین وآئین ما برخاسته اند، اگر قابل هدایت هستند خودت هادی آنها باش و اگر هدایت پذیر نیستند ، خودت نیست و نابودشان بگردان .
حمیده هیچ وقت دعا برای نصرت اسلام و جیوش مسلمین را فراموش نمی کرد.
دشمنان قسم خورده ی مردم کردستان ، آنهایی که به صحنه آمدند و دام فریب و اغوا بر جوانان گسترانیدند و به نام دفاع از خلق، منطقه را به آشوب کشیدند ، از همان ابتدا، دستانشان ، به خون مردم بی گناه آلوده شد، زنان ، دختران و کودکان فراوانی را به مسلخ بردند و موجب نابودی زندگی جمع کثیری شدند. داعیان دروغین دفاع از حق مردم ،در مسیر همین مردم ، مین های اهدایی استکبار را می کاشتند و گروه گروه آن ها را به قتل میرساندند.
در روز یازدهم آبان ماه سال 1360عناصر ضد انقلاب در جاده ی روستای (لون سادات) یکی از جنایت های تاریخی خود را رقم زدند، آنها با انهدام خودروی حامل مردم این روستا، جمع زیادی از آنان را به شهادت رساندند . در این جنایت دشمن، حمیده حسینی همراه دو پسرش سعید و شاپور، آسمانی شد تا ندای مظلومیت مردم گرفتار در چنگال بی خدایان را در آسمان ها فریاد زند.
ثبت دیدگاه