چشم بيدار انقلاب

تا شهدا؛ متن يادداشت محمد کاظم انبارلويي با عنوان «چشم بيدار انقلاب» به شرح ذيل است:
نام آيتالله حسين راستي کاشاني در تاريخ انقلاب اسلامي يک نام آشناست. نام او از آن هنگام بر سر زبانها افتاد که وي به همراه آيتالله شهيد مدني و شاگردانشان به درس امام(ره) در نجف آمدند و دروس خود را تعطيل کردند.
آنها با اين عمل انقلابي اولا؛ شأن علمي امام(ره) را به رخ دشمنان اسلام و ايران کشيدند و ثانيا؛ نگذاشتند گرد غم غربت، فشار و تحديد بر کرسي درس امام در نجف بنشيند.
حضرات آيتالله راستي و آيتالله شهيد مدني و ديگر ياران امام(ره) در ايام تبعيد امام در نجف گرد شمع وجود مقدس رهبر نهضت اسلامي جمع شدند تا انقلابيگري و تداوم نهضت را در عراق و ايران فرياد زنند.
نقش آيتالله راستي کاشاني در انقلاب اسلامي در کنار ديگر ياران باوفاي امام و رهبري هيچگاه از حافظه تاريخ معاصر محو نميشود.
آيتالله راستي کاشاني پس از پيروزي انقلاب با حضور در جامعه مدرسين حوزه علميه قم و رياست شوراي مديريت حوزه علميه قم و نيز دو دوره حضور در مجلس خبرگان رهبري نقش راهبردي در نظام مقدس جمهوري اسلامي ايفا ميکردند.
خضوع و فروتني، عمق فهم ديني وي، بصيرت سياسي و فکري او و بهنگام بودن و نيز درک وي از مسائل انقلاب، او را از ديگران متمايز ميکرد. وي چشم بيدار انقلاب بود.
دهه اول انقلاب که برخي با بيمهري، انقلاب را به بيراهه ميبردند، وي به همراه حضرات آيات آذري قمي، خزعلي، شرعي و جمعي از سياستمداران به انتشار روزنامه رسالت براي پاسداشت راه امام(ره) و تحکيم حرکتهاي انقلابي و حزباللهي همت گماشت.
حضور نيرومند وي در راهاندازي گفتمان رسالت به گونهاي شد که رسالت در قامت يک گفتمان اسلامي و ملي مطرح در جامعه ديني ما ظاهر شد. او به حاکميت فقه و ولايت فقيه در جوامع امروز اسلامي ميانديشيد و در زمينهسازي براي اجراي احکام الهي در جامعه اسلامي ما از هيچ کوششي دريغ نميکرد. به همين دليل در راهاندازي و مديريت روزنامه رسالت طي دو دهه پس از سال 60 تلاش تحسينبرانگيزي فرمود. از آن پس يک بيماري جانکاه جان مقدس او را ميآزرد اما او با صبوري، شکر و رضايت آن را پشت سر گذاشت تا به ديدار معبود بشتابد.
آيتالله راستي يک مجاهد نستوه، يک فقيه صمداني و يک عالم رباني بود. او در تمام طول حيات پر برکت خود در سنگر ولايت و همراهي با امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب حضرت آيتاللهالعظمي خامنهاي هيچگاه ترديد نکرد.
از ديدگاه او؛ روزنامه رسالت که زحمت بنيانگذاري و راهاندازي آن بر دوش وي بود، اثري ماندگار براي ترويج دين و مذهب اهل بيت و استمرار خط امام و بزرگداشت انقلاب است.
او رسالت را يک «اتاق فکر» براي صيانت از انقلاب ميدانست و نزديک به دو دهه در اين اتاق حضور يافت و دست نويسندگان و خبرنگاران را ميفشرد و همواره الهام بخش بود.
او به مناسبت بيستمين سال انتشار روزنامه رسالت در گفتگويي تصريح کرد: رسالت در نقد اقتصادي در طول 20 سال گذشته کارهاي اساسي و کليدي ارائه کرده است و در تصحيح حرکت دولت و مجلس موثر بوده است.
خاطرهاي آموزنده از وي دارم و آن اينکه، روزي از ايشان پرسيدم، چرا هر وقت با مومني دست ميدهي، دست خود را روي قلب و سينه مبارک ميکشي، او گفت: روايت داريم وقتي دو مومن با هم دست ميدهند، دست سومي بر اين گرمي ارتباط افزوده ميشود و آن دست خداست. من هم بلافاصله اين دست را بر قلبم ميکشم تا گرمي دست خدا را حس کنم.
آيتالله راستي پيوندي راستين با انقلاب، امام و نظام داشت. با هر مومن انقلابي که با او دست دوستي داده بود تا آخر براي اعتلاي نظام اسلامي بر اين پيوند استوار بود.
خدايش بيامرزد و با اولياي خود بويژه امام خميني(ره) محشور گرداند.