http://www.tashohada.ir/index.php/fa/news/29551

شناسه خبر: 29551
۱۳۹۴-۳-۲۵ ۱۹:۰۹

نگاهی به سروده ها برای ماهی های در خاک

<div style="text-align: justify;">بعد از اعلام خبر کشف پیکر مطهر شهدای غواص، این موضوع درحوزه های متعدد با بازتاب‌های بسیاری مواجه شد.</div><div style="text-align: justify;"><br></div>
تا شهدا - موضوع شهدای غواص و دست های بسته آن‌ها برای بسیاری از اهالی درد و از جمله شاعران کشورمان سوژه هنرورزی شده و این روزها اشعار بسیاری در فضای مجازی با موضوع غواصان شهید منتشر می شود.اشعار زیر، گزیده ای از شعر شاعران کشورمان درباره این ماهی های دست بسته در خاک است. حمید نظر دنیویمی آمدی  و از تو بجز استخوان نبودجز یک طناب روی دو دستت نشان نبوداز این مصیبتی که به تابوتتان نشستدوش تمام مردم ما را توان نبودرفتی و باد بوی تو را سوی ما کشانداز کاروان بجز جرس کاروان نبودتا روز حشر العماره زچشمان من فتاداین نقشه کاش روی زمین این زمان نبودبا گریه دست‌های تو را باز می‌کنیمما را جز اشک هیچ به چشمانمان نبودکاش آسمان زمرگ پرستو به سر زندکاش این زمین ز داغ شما پیرهن دردکاش استخوان آمده این نوحه بشنودماداغ دار روی شماییم الی الابد-------عباسعلی سپاهی یونسیجای ماهی کجاست؟ در دریاپس چرا زیر خاک‌ها بودند؟ماهی و خاک! قصه تلخی استکاش در آب‌ها رها بودند دست بسته به شهر آوردندصد و هفتاد و پنج ماهی راماهی و دست بسته زیر خاک!من نمی فهمم این سیاهی را این سیاهی که یک نفر با خاکبکشد ساکنان دریا راماهی و دست بسته زیر خاکحل کند یک نفر معما را! بیست و نه سال منتظر بودیمپیرمان کرد داغ ماهی‌هاخانه روشن شد از رسیدنشانتا که طی شد فراق ماهی‌ها  دکتر افشین یدالهیغواص‌هاغرق نمی‌شوندرفته‌اند که غرقه شوند.دست بسته هم زنده به گورشان کننداسیر نمی‌شونددست و پا نمی‌زنندنمی‌میرندگور را زنده می‌کنندگوردریا می‌شودو آنقدردر دریایِ خاکپرواز می‌کنند که سال‌ها بعدسبکبارتر از زمان رفتنشانبا غنیمت صلحاز جنگ برگردند.آنهاسهمشان را از گورگرفته‌اند.غواص‌ها را باید به دریا سپرد....... ---------وحید یامین پورکجاست مرد دلیری که نیل بشکافدحجاب توطئه را با دلیل بشکافدهمان که فاتح نیل و نهنگ اروندستهمان که بر سر پیمان عشق پابند استخوش آمدید که در شهر ما هوا پس بودکه در نبود شما آشیان کرکس بودبه انتظار تو از کربلای چار، دچاربه خاطرات تو یک عمر آزگار دچارتن سلامت تو زیر خاک، یک راز استو دست بسته‌ تو مثل بال پرواز استبیا و یک تنه تحریم عشق را بشکنبیا و حلقه‌ تنگ دمشق را بشکنبیا و معنی دستان بسته افشا کنبیا و غائله‌ای پرخروش برپا کن