درد و دلای مادران شهدا
تا شهدا - سجاد جلالی نیا؛قطعه شعری در وصف مادران شهدا به هنگام ورود بر سر قبر فرزندان خود سرده است.
به شهدا نظر کنید،نظر به پرچما کنید پرچم های سه رنگ دارند؛سبز وسفید و قرمز
مادراشون قدم قدم به سمت قبراشون میرن مادراشون روبه قبراشون گل شقایق میریزن
با اشکاشون قبراشونو ستاره بارون می کنن درد دلای مادرا شروع میشه رو قبرا
مادر میگه بچه جونم آدما رو نگاه بکن بی وفایی آدما شکسته قبل مادرا
مادراشون رو قبراشون دود می کنن اسفند رو بوشون می ره تو آسمون
می پیچه بین آدما بوشون نشون غربت غربت از این جماعت
می خواد بگه آی آدما یادی کنین از بچه ها اونایی که تو جنگ بودن جلوی دشمن ایستادن
اونایی که فریاداشون فریادای حسینی بود اونایی که حمله هاشون حمله های حیدری بود
اونایی که لباس شون لباسای خاکی بوده اونایی که کفن هاشون لباسای سربازی بوده
فدا کردن جونشونو رفتن به سمت آسمون
به آسمون نظر کنین شاید که چهره هاشونو تو آسمون پیدا کنین
قاب عکسی از اونا به قلباتون بچسپونین دلاتو نو با اونا یک دل و یک رنگ بکنین