http://www.tashohada.ir/index.php/fa/news/23662

شناسه خبر: 23662
۱۳۹۳-۱۰-۲۳ ۲۰:۳۹

شهدا زيباترين خالق آثارند

<p style="text-align: justify;">مريم بذرافشان در سال 1350 در کرج ديده به جهان گشود.&nbsp;</p>

تا شهدا - اين بانوي هنرمند از سال 87 به عرصه ادبيات داستاني وارد شد و در سال 88 با حضور در کارگاه هاي داستان نويسي حوزه هنري استان البرز به صورت حرفه اي قلم نگاشتن داستان را به دست گرفت. از افتخارات وي مي توان به کسب رتبه اول جشنواره افرا، دريافت جايزه اول راهيان نور و رتبه برگزيده جشنواره تسليم اشاره کرد. همچنين نويسندگي کتاب هاي «روي خط بزرگ شدن»، «از نيويورک تا دارخوين»، «نقش سرخ سرو» و «ميرلشکر» از عمده فعاليت هاي اين بانوي داستان پرداز البرزي بوده است. گفتگويي کوتاه با اين هنرمند انجام داديم که حاصل آن را در پي مي خوانيد؛
کار داستان نويسي را از کي آغاز کرديد؟
همان طور که خودتان مي دانيد هنر در کل، امري ذاتي است که در نهاد اکثريت آدم ها وجود دارد و نمي توان انکارش نمود. من هم لاجرم مستثنا از اين امر نبودم. قبل از سال 87 کم و بيش مي نوشتم اما قوت دار نبود. ليکن پس از ورودم به عرصه نويسندگي و شرکت در کارگاه هاي داستان نويسي بنياد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس استان البرز، کمي به غنا نزديک تر شدم تا اينکه با ورود به کارگاه داستان نويسي حوزه هنري البرز در سال 88 به صورت حرفه اي وارد اين عرصه شدم.
اولين اثر شما در چه سالي با چه عنواني به چاپ رسيد؟
سال 88 «روي خط بزرگ شدن» اولين کار من بود که بيان خاطرات يک رزمنده 15 ساله بود و بعد از آن «از نيويورک تا دارخوين» و پس از آن «ميرلشکر» و «نقش سرخ سرو».
با وجود کارگاه هاي مختلف، چرا به سراغ حوزه هنري آمديد؟
در مورد حوزه هنري بايد بگويم حوزه هنري خانه امني براي اهالي هنر به شمار مي رفت و هنرمند مي توانست با فراغ بال و خيالي آسوده و بدون دغدغه، هنرآموز شود و رشد نمايد و همان جا بود که با اساتيد اين فن در حوزه هنري استان البرز و همين طور انجمن نويسندگان «کاوک» آشنا شدم و ارتباط برقرار کردم.
و نظر امروز شما؟
حوزه هنري محل بسيار خوبي براي به نمايش گذاشتن استعدادها و بروز خلاقيت ها بدون محدوديت است. در حوزه همان طور که اشاره کردم اساتيد اهل فن مشغول به آموزش هستند که هر کدام از آنها مي توانند دريايي از علم و هنر باشند.
شما کمي از ويژگي کار و نوشتار در خصوص شهدا بگوييد؛
معمولاً در اين گونه نوشتارها که نوعي معنويت در محتوا وجود دارد، خودم را غرق در آن مي دانم که نزديکي غير قابل وصفي با شخصيت اصلي دارد. چرا که رزمندگان، جداي از مردم نيستند، گاه فاميل، همسايه، دوست و مهم تر از آن هموطنان ما هستند و همين امر باعث مي شود خودم را دور از آنان احساس نکنم و در آن لحظات احساس خوشايندي دارم که شايد در ديگر ثانيه هاي عمرم اتفاق نيفتد. هر چند نمي دانم اداي دين مي کنم يا خير.
کار جديدي با موضوع شهدا داريد؟
بله، زندگينامه شهيد جعفر محمدي است که حوزه هنري البرز به من پيشنهاد داده و مي شود گفت دنباله مجموعه افلاکيان البرز است.
اما کلام آخر؟
واقعاً شهدا زيباترين و بي رياترين خالق آثار هستند که هر
چقدر هم ما برايشان قلم زني نماييم، هيچ وقت نمي توانيم اداي دين نماييم و اميد که توفيق بهترين کارها را براي آنان داشته باشم. براي اهالي حوزه هنري نيز آرزوي پايداري و پايندگي دارم که هميشه ما را حمايت و ياري مي کنند.