http://www.tashohada.ir/index.php/fa/news/23593

شناسه خبر: 23593
۱۳۹۳-۱۰-۲۲ ۱۳:۳۴

شهید؛ فرصت ساز نه فرصت طلب!

<p style="text-align: justify;">برای شهدا فرصت آن چیزی نبود که دو دستی به آنها هدیه کنند، فرصت ها را از دل اتفاقات روزمره زندگی می&zwnj;ربودند، فرصت آنجا بود که آنها بودند، این رمز ماندگاری شهداست.</p>

تا شهدا - امروزه عده ای تلاش میکنیم تا فرصتی برای پیشرفت داشته باشیم، فرصتی برای خودنمایی، فرصتی برای بروز توانایی های خود، اما سوال این است که این فرصت را در کجا جست و جو می‌کنیم؟
فرصت برای پیشرفت کجاست؟
معمولا تصور ما این است عده ای باید فرصت را برای ما فراهم کنند تا ما بتوانیم عرض اندام کنیم، برای انسان های بزرگ ایجاد فرصت چیزی خلاف این مساله بود.
بسیاری از شهدا در زندگی هایشان که جست و جو میکنیم میبینیم آنچه که پله های عرفانی و ترقی این ها بود ایجاد فرصت بود، از کوچکترین لحظه ها در زندگی بزرگترین خیرات را برای خود به وجود می آوردند.
مثلا همین شهید ردانی پور، در هنرستان که بود، همان سال اول هنرستان، گوشه ای از مدرسه را کرده بود کتابخانه، نه این که فکر کنید کتابخانه ایجاد کرده بود، نه! بلکه جایی برای رد و بدل کردن کتاب ها به وجود آورده بود، می‌گفت هر که کتاب دارد بیاورد به هم قرض می‌دهیم، لیست تهیه کرده بود از کتاب هایی که دارند، امانت می‌داد و هدفمند می‌گفت خب حالا شما این کتاب را بخوان.
نماز جماعت هم راه انداخته بود، خودش هم بین نماز گاهی پا میشد و حرف میزد، از انقلاب میگفت، از اینکه امام خمینی را باید یاری کرد، از ظلم و گمراهی نظام شاه میگفتّ خبرش به گوش ساواک هم رسیده بود.
همین است ، همه حرفم همین است، شهدا برای اینکه فعالیت جدی ای را انجام دهند هرگز دنبال این بنودند تا کسی برای آنها شرایطی محیا کند تا آنها با آسودگی کار انجام دهند. بلکه این خود آنها بودند که دست به کار میشدند.
ایثار، گاهی ایجاد فرصت برای دیگران است
فکر میکنیم ایثار چیست؟ حتما این است که مالی را هدیه دهیم؟ یا از مالی بگذریم؟ نه خیلی وقت ها ایثار این است که بدانی برای کسی باید فرصت ایجاد کنی.
این که برای دیگران فرصت پیشرفت فراهم کنی هم خود نوعی ایثار است، و بالاترین نوع ایجاد فرصت است، این نوع نگرش به زندگی و ایجاد فرصت ها از همه لحظات زندگی باید در زندگی ما پر رنگ شود.
فرصت‌ها در گمنامی هستند
شهدا خیلی وقت ها دنبال همین گمنامی بودند، این شیوه زندگی پیامبر است، اگر جمعی دور هم نشسته بودند معمولا کسی که پیامبر را نمیشناخت تشخیص نمیداد کدامیک پیامبر است، مثل همه میپوشید، مثل همه می ننشست، جای خاصی در مجلس برای خود قائل نبود.
این منش شهدای بزرگ بود، به شهید بروجردی گفتند بیا فرمانده کل سپاه بشو، قبول نکرد، گفت من در همین کوچه پس کوچه های کردستان بیشتر میتوانم خدمت کنم.
همین شهید علیرضا نوری، او قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) و مسئول حراست راه آهن کل کشور و از فرماندهان اولیه جنگ بود. در عملیات کربلای پنج که بسیار سخت بود روزی او را به سنگر فرا خواندند تا حکم قائم مقامی وزیر راه و رئیس راه آهن کشور را به وی ابلاغ کنند ولی سردار نوری نگاهی به کوثری (فرستاده وزیر) کرد و نگاهی به لباس خاکی خودش و عکس شهدا و سپس حکم وزیر را پاره پاره کرد و گفت:« آقای کوثری! به وزیر بگویید من علی رضا نوری ساروی آنقدر در این بیابان‌ها می‌مانم تا شهید شوم.
این ها منش شهدا در ایجاد فرصت است، تا وقتی که دیدگاه‌مان برای ایجاد بهترین سکوهای پرش در زندگی مان درست نشود، سبک زندگی ما شهدایی نمیشود.
به امید شهدایی زیستن ان شاءلله ...!