
شهید روحانی و بصیر
به گزارش تا شهدا، شهید سعید حجتالاسلام والمسلمین شیخ محمدعلی منتظری در سال 1323 در نجفآباد اصفهان در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. پدربزرگ او مرحوم شیخ علی منتظری کشاورز بود و محمدعلی نیز از کودکی به کارهای دشوار تن داد و خود را برای آیندهای پرتلاطم آماده کرد. دوره خردسالی او همزمان بود با مبارزات نهضت ملی به رهبری آیتالله کاشانی، نخستوزیری دکتر مصدق و حضور فعالانه فدائیان اسلام در عرصه سیاسی ایران.
هنگامی که به توصیه پدر تصمیم گرفت به تحصیل علوم حوزوی بپردازد، بهناچار از نجفآباد به قم رفت و هنوز مدت زیادی در حوزه نبود که آیتالله بروجردی رحلت کردند و رژیم شاه به گمان آن که با رحلت ایشان حوزه علمیه قم وزانت و جایگاه خود را از دست داده است، دست به اقداماتی زد که جوانانی چون شهید محمدعلی منتظری را به شکل جدی به میدان مبارزه کشاند و پشت سر مقتدای خود، امام خمینی به حرکت درآمدند. هنوز 18 سال بیشتر نداشت که با مشاهده جنایتهای رژیم شاه در قیام 15 خرداد به کارهای مخفی سیاسی، از جمله تکثیر و پخش اعلامیههای امام با یک دستگاه پلیکپی دستساز روی آورد.
پس از تبعید امام در سال 43 بسیاری از مبارزان به زندان افکنده شدند. مدتی بعد حسنعلی منصور توسط افرادی از حزب مؤتلفه ترور شد. محمدعلی اینک با شجاعتی مثالزدنی و درحالی که 21 سال بیشتر نداشت، آشکارا به مقابله با رژیم پرداخت و دستگیر و راهی زندان قزلقلعه شد. او در بازجوییها با چنان هوشمندی و تسلطی به سؤالات پاسخ داد که پس از 10 روز چون نتوانستند از او اعترافی بگیرند، بهناچار آزادش کردند، اما او آرام و قرار نداشت و همچنان به تکثیر و پخش اعلامیههای امام ادامه میداد و به همین دلیل بارها و بارها دستگیر و زندانی شد.
دوران مبارزه، تلاش و مقاومت در زیر شکنجههای طاقتفرسا و همبند بودن با آیتالله طالقانی، آیتالله ربانی شیرازی، پدرش و روحانیون دیگر موجب شد او به مبارزی آبدیده تبدیل شود. در زندان ضمن آشنایی بیشتر با مفاهیم اسلامی، به آموزش زبان انگلیسی هم پرداخت تا بعدها بتواند با مبارزان سایر کشورها هم تعامل سازنده برقرار سازد.
در اواخر دی ماه 1347 از زندان به صورت مشروط آزاد و حق اقامت در قم و نجفآباد از او سلب شد و سخت تحت مراقبت ساواک قرار گرفت، بهطوری که حتی مکالمات تلفنی او هم شنود میشد، اما عملکرد او بهگونهای بود که ساواک بهرغم بهکارگیری تمام امکانات، از کنترلش عاجز بود و او همواره از کمند ساواک میگریخت و به فعالیتهایش ادامه میداد. با تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین، ساواک موقعیت را برای از بین بردن مبارزان مذهبی که مورد نفرت اعضای مارکسیستشده سازمان مجاهدین هم بودند، مغتنم شمرد و طبیعی است شهید محمدعلی منتظری یکی از اولین افرادی بود که باید از میان برداشته میشد، اما طبق معمول ساواک هرگز نتوانست ردش را بگیرد. گاه از نجف گزارش میآمد که او را در آنجا دیدهاند و گاه از بیروت، دمشق و سایر بلاد خبری از او میآوردند. او در این فاصله فعالیتهای چریکی خود را گسترش داد و در لبنان و سایر کشورها در آموزش نظامی مبارزان نقش کلیدی داشت.
او که سالها در پاکستان، افغانستان، عراق، سوریه و لبنان با نامها و گذرنامههای جعلی فعالیت کرده بود، هنگامی که از تصمیم قاطع امام مبنی بر بازگشت به ایران مطلع شد، قبل از ورود امام، از طریق سوریه و عراق به ایران بازگشت و در اجتماعات شهرهای مختلف، بهویژه اصفهان و نجفآباد به افشاگری و سخنرانی پرداخت. با نزدیک شدن ورود امام، با کمیته استقبال در مدرسه رفاه همکاری کرد و در تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران نقش اساسی داشت. در 22 بهمن در تشکیل کمیته انقلاب اسلامی و گردآوری اسلحههایی که به دست مردم افتاده بودند، تواناییهای مدیریتی خود را بهخوبی نشان داد. او در راهاندازی سپاه پاسداران، حمایت از جنبشهای آزادیبخش و افشای چهره لیبرالها تأثیری تعیینکننده داشت.
شهید محمدعلی منتظری در اولین دوره مجلس شورای اسلامی از نجفآباد نماینده و عضو کمیسیون خارجی مجلس شد. پس از شروع جنگ هم به شورای عالی دفاع راه یافت. او سرانجام در 7 تیر 1360 در سن 37 سالگی در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری به شهادت رسید.