http://www.tashohada.ir/fa/news/38080
شناسه خبر: 38080
۱۳۹۴-۱۰-۲۰ ۱۶:۰۷
سرگذشت شهیده آرزو شکرانی فرد
<p style="text-align: justify;"><span>آنگاه که کردستان جولانگاه مدعیان دروغین دفاع از حق خلق کُرد شده بود و از کوی و برزن آن امنیت رخت بربسته بود، ضد انقلاب برای اثبات زنده بودنش ، هر روز در گوشه ای از شهر ها و روستا های این دیار ، جمعی از بی گناهان را به خاک و خون می کشید</span></p>
تاشهدا : آرزو فرزند جلال و فاطمه در دوم دی ماه سال 1351، در شهر سنندج دیده به جهان هستی گشود و روشنی بخش کانون خانواده شد.
آرزو که والدینش برای او هزاران آرزو را آرزو می کردند، در کانونی پر از مهر، محبت و صداقت رشد و بالندگی را آغاز کرد. آنگاه که باید عازم دیار نور می شد، با اشتیاقی زایدالوصف راهی آنجا شد و با دستان کوچکش سلاح جدال با جهل را در دست گرفت تا بصیرت و آگاهی را به ارمغان آورد. آنگاه که کردستان جولانگاه مدعیان دروغین دفاع از حق خلق کُرد شده بود و از کوی و برزن آن امنیت رخت بربسته بود، ضد انقلاب برای اثبات زنده بودنش ، هر روز در گوشه ای از شهر ها و روستا های این دیار ، جمعی از بی گناهان را به خاک و خون می کشید، برای او پیر و جوان، تفاوتی نداشت، هدف او ایجاد ترس و وحشت میان مردم بود تا آنها را مرعوب کند دست از دفاع از نظام مقدس اسلامی بردارند. غافل از اینکه، این اقدام ناجوانمردانه جز ننگ و نفرت ثمره ای برای آنها ندارد و قطرات خون این قربانیان هریک پتکی خواهد شد و بر فرق سر آنان فرود خواهد آمد. آرزو در روزی که ،آرام ، آرام از مدرسه به سوی منزل گام بر می داشت تا در آغوش گرم مادر به آرامش برسد، مورد هجوم عناصر خود فروخته ی ضد انقلاب قرار گرفت و قلب کوچکش که پر از آرزو بود، با تیر کینه و عناد از حرکت باز ایستاد و در تاریخ بیست و پنجم فروردین ماه سال 1361 ، شقایق وار پرپر شد و به سوی ابدیت پر کشید.
آرزو که والدینش برای او هزاران آرزو را آرزو می کردند، در کانونی پر از مهر، محبت و صداقت رشد و بالندگی را آغاز کرد. آنگاه که باید عازم دیار نور می شد، با اشتیاقی زایدالوصف راهی آنجا شد و با دستان کوچکش سلاح جدال با جهل را در دست گرفت تا بصیرت و آگاهی را به ارمغان آورد. آنگاه که کردستان جولانگاه مدعیان دروغین دفاع از حق خلق کُرد شده بود و از کوی و برزن آن امنیت رخت بربسته بود، ضد انقلاب برای اثبات زنده بودنش ، هر روز در گوشه ای از شهر ها و روستا های این دیار ، جمعی از بی گناهان را به خاک و خون می کشید، برای او پیر و جوان، تفاوتی نداشت، هدف او ایجاد ترس و وحشت میان مردم بود تا آنها را مرعوب کند دست از دفاع از نظام مقدس اسلامی بردارند. غافل از اینکه، این اقدام ناجوانمردانه جز ننگ و نفرت ثمره ای برای آنها ندارد و قطرات خون این قربانیان هریک پتکی خواهد شد و بر فرق سر آنان فرود خواهد آمد. آرزو در روزی که ،آرام ، آرام از مدرسه به سوی منزل گام بر می داشت تا در آغوش گرم مادر به آرامش برسد، مورد هجوم عناصر خود فروخته ی ضد انقلاب قرار گرفت و قلب کوچکش که پر از آرزو بود، با تیر کینه و عناد از حرکت باز ایستاد و در تاریخ بیست و پنجم فروردین ماه سال 1361 ، شقایق وار پرپر شد و به سوی ابدیت پر کشید.